دل من وتو
به قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: دو شنبه 8 دی 1398
23:31
فرا رسیدن ماه محرم را به عزاداران راستینش تسلیت عرض عرض مبکنمبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: یک شنبه 3 آبان 1398 اين روزها حال و هواي شهرهامون، حال و هواي محرم را پيدا كرده است. بيرقهاي عزاي "يا حسين" بر سردر خانهها و مغازهها و اماكن مختلف برافراشته شده و با ديدن آنها دلها هوايي ميشوند. باز محرم رسيد و لباس مشكيها محيا، جهت به تن رفتن عاشقان و عزاداران امام حسين عليهالسلام شدهاند. بغضها گلوي محبين حضرتش را ميفشارند و قلوبشان تنگ و نالان شده است. و اين نوا شنيده ميشود: باز اين چه شورش است كه در خلق عالم است
23:48 ایران در گذر تاریخبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: دو شنبه 14 مهر 1398 بدون شرح مقایسه با شما!!!!منبع در سایت آپارات کانال فرهنگی وهنری کانون مسجدقائم 13:42 (پاسخ یزدگرد به عمر قبل از حمله اعراب به ایران)به قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: جمعه 11 مهر 1398
(پاسخ یزدگرد به عمر قبل از حمله اعراب به ایران) آنچه برای آگاهی دوستان ارجمند در ذیل می آید متن (ترجمه نامه عمر خلیفه دوم به یزدگرد سوم ساسانی) وپاسخ یزدگرد به عمر می باشد. نسخه اصلی این نامه ها در موزه لندن نگهداری می شود. زمان نگاشته شدن این نامه ها مربوط می شود به پس از جنگ قادسیه و پیش از جنگ نهاوند که حدوداً چهار ماه به طول انجامید . عمر نزدیک ۶۰ سال و یزدگرد حدود ۲۳ سال داشته.بنام خدامند بخشنده مهربان چو بخت عرب بر عجم چیره شد همی بخت ساسانیان تیره شدپر آمد ز شاهان جهان را قفیز(پیمانه)نهان شد ز رو گشت پیدا پشیزهمان زشت شد خوب، شد خوب زشت شده راه دوزخ پدید از بهشتدگرگونه شد چرخ گردون بچهر ز آزادگان پاک ببرید مهربه ایرانیان زار و گریان شدم ز ساسانیان نیز بریان شدمدریغ آن سر و تاج و اورنگ و تخت دریغ آن بزرگی و آن فرّ و بختکزین پس شکست آید از تازیان ستاره نگردد مگر بر زیانچو با تخت، منبر برابر شود همه نام بوبکر و عمّر شودتبه گردد این رنجهای دراز نشیبی دراز است پیشش فرازنه تخت و نه دیهیم بینی نه شهر ز اختر همه تازیان راست بهرز پیمان بگردند وز راستی گرامی شود کژّی و کاستیرباید همی این از آن، آن ازین ز نفرین ندانند بازآفریننهانی بتر زآشکارا شود دل مردمان سنگ خارا شودشود بنده بی هنر شهریار نژاد و بزرگی نیاید به کاربه گیتی نماند کسی را وفا روان و زبانها شود پر جفااز ایران و از ترک و از تازیان نژادی پدید آید اندر میاننه دهقان، همه ترک و تازی بود سخنها به کردار بازی بودنه جشن و نه رامش، نه گوهر نه نام به کوشش ز هرگونه سازند دامبریزند خون از پی خواسته شود روزگار بد آراستهزیان کسان از پی سود خویش بجویند و دین اندر آرند پیشز پیشی و بیشی ندارند هوش خورش نان کشکین و پشمینه پوشچو بسیار از این داستان بگذرد کسی سوی آزادگان ننگردیکی نامه ای بر حریر سفید نوشتند پر بیم و چندی امیدبه عنوان بر از پورِ هرمزد شاه جهان پهلوان رستم کینه خواهسوی سعد وقاص جوینده جنگ پر از رأی و پر دانش و پر درنگبه من بازگوی آنکه شاه توکیست چه مردی و آیین و راه تو چیستبه نزد که جویی همی دستگاه برهنه سپهبد برهنه سپاهبه نانی تو سیری و هم گرسنه نه پیل و نه تخت و نه بار و بُنهز شیر شتر خوردن و سوسمار عرب را به جایی رسیده ست کارکه تاج کیان را کند آرزو تفو باد بر چرخ گردان، تفو!شما را به دیده درون شرم نیست ز راه خرد مهر و آزرم نیستبدین چهر و این مهر و این راه و خوی همی تخت و تاج آیدت آرزویجهان گر به اندازه جویی همی سخن بر گزافه نگویی همیفردوسی بزرگ
برای دانلود متن بالا به صورت پی دی اف بر روی لینک زیر کلیک کنید البته این هم اضافه کنم این مطلب هیچ گونه توهین به پیامبرخاتم محمد رسول الله وآل محمد نکرده چه بسا که همه چهادرهم معصوم کوشیدن که اینها رو به راه راست هدایت کنن.ولی هنوز که هنوزه به جهالت خود ادامه میدهند.(لبیک یاحسین ع)منبع این نوشتهparsiandej.ir 1:46 من ایرانیمبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: جمعه 11 مهر 1398 من ایرانیم آرمانم بزرگ است من ایرانیم دودمانم سترگ است من ایرانیم کلک من اهرمن کش
1:31 فعالیت های جدید داعش در اینترنتبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: جمعه 14 شهريور 1398 فعالیت های جدید داعش در اینترنت؛افشاگری جدید اسنودن و نقشه ای که داعش برای ایران کشیده استبر اساس نقشه تروریست های داعش، که به نظر می رسد بازماندگان بعثی آن را طراحی کرده اند، ادعاهایی که صدام در قبال ایران داشت تکرار شده و عناصر رسانه های داعش از آن جلوتر رفته و از رویای بمباران تهران پرده برداشته اند.به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، تویتر و فیسبوک با تمام ظرفیت و توان خود به داعش خدمات می دهد و بی بی سی، سی ان ان، الجزیره و العربیه به عنوان تریبون و مبلغان اصلی تروریست ها به هیاهو و جریان سازی به سود داعش ادامه می دهند و امیدوارند در این هرج و مرج، خط اصلی و آرمان مقاومت گم شود و رژیم صهیونیستی تا سال ها از کانون توجه جوانان جهان اسلام، به عنوان تهدیدهای بالقوه رژیم صهیونیستی خارج گردد.
عناصر رسانه ای گروهک بعثی - تکفیری داعش، با بهره گیری از امکانات بی نظیر رسانه ای که حامیان غربی - عربی در اختیارشان گذاشته اند، هیاهو و جنجالی را که تاکنون نتیجه ای جز لطمه به چهره اسلام و خدمت به منافع رژیم صهیونیستی نداشته، ادامه می دهند و هنوز هیچ یک از مدعیان مبارزه با تروریزم که به بهانه خطر احتمالی، به کشورهای دیگر لشکرکشی می کنند، قدمی حتی به ظاهر، علیه این دست پرورده های صهیونیسم برنداشته اند.
* تکفیری های لیبی، موسوم به انصار الشریعه، جدایی خود از القاعده افغانستان و پیوستن به داعش را اعلام کردند. داعش نیز با تبریک به آنها، به اینکه دولت خلیفه بر قلب ها می نشیند، افتخار کرد.
* بر اساس گزارش روزنامه های ایتالیایی، سران داعش علاوه بر بالکان و شرق اروپا، کشور اسپانیا را نیز به عنوان اندلس اسلامی جزو قلمرو خلیفه می دانند.
* در نقشه ای که احتمالا افسران بعثی داعش طراحی کرده اند، ادعاهای ابلهانه صدام درباره بخش هایی از ایران تکرار شده .
* جمع آوری زکات در مناطق تحت سلطه داعش در حلب آغاز شد.
* العریفی، مفتی وهابی و یکی از ابداع کنندگان اصلی فتوای جهاد نکاح که سوریه را سرزمین جهاد خواند و برای تشویق جوانان اهل سنت کشورهای عربی جهت پیوستن به تروریست های سوریه و عراق تور جهانگردی گذاشته بود، یک سال پیش در قاهره از سلفی ها خواست به تروریست های تکفیری در سوریه ملحق شوند و خبر از تشکیل خلافت اسلامی در آینده نزدیک داد! این مفتی سعودی یک سال پیش در سخنرانی جنجالی اش در قاهره گفت: بخدا قسم بزودی خلافت اسلامی تشکیل می شود و از هم اکنون آن را به چشم می بینم!
* دستور آماده باش و اعزام نیروی ارتش عربستان به مرز با عراق به بهانه مقابله با داعش!. سعودی ها مدتی است تظاهر به بیگانه بودن با تکفیری های القاعده در نقاط مختلف جهان را تشدید کرده اند، اما مشخص نیست کدام فرمانده ارشد سعودی، حکم و گزارش محرمانه ماموریتش را برای داعش ارسال کرده!
* اعلام بیعت یک افسر سعودی با خلیفه داعش!
* تروریست ها نیز برای اثبات منویات خود به تعریف خواب هایی که دیده اند استناد می کنند. به ویژه وقتی این خواب ها به القا منجی بودن خلیفه کمک کند. یک سعودی برای رسانه های داعش نوشته که مادرم وقتی عکس خلیفه را دید، در حالی که اصلا نمی دانست او کیست، گفت پسرم من در صورت این مرد نوری را می بینم که چند سال پیش در خواب دیدم. من خواب پیامبر را دیدم که از منبر بالا رفت و خطبه خواند و درست مثل همین مرد نورانی بود و لباس پوشیده بود و همین عمامه را هم داشت. این سعودی اضافه کرده؛ من تکبیر گفتم و به مادرم گفتم این فرزند پیامبر و جانشین او شیخ ابوبکر بغدادی خلیفه مسلمین است.
* وسط این هرج و مرج، برخی دوست داران مد های جدید هم، به فکر مد کردن تیپ و قیافه تکفیری ها افتاده اند. بعید نیست خلیفه فتوایی درباره فشن تی وی صادر کند.
* شاخه القاعده در شمال مالی، هم با خلیفه داعش بیعت کرد.
* از پیروان خلیفه به اهالی غزه: ما در عمل خواهیم آمد، نه در حرف! داعش رسما اعلام کرد با رژیم صهیونیستی جنگ ندارد و عناصر تکفیری این گروهک نیز روی پلاکارد ها نوشته اند کسی که زیاد حرف می زند سودی نمی رساند. (منظور شیوخ عرب هستند).
* تصویری از گاوداری داعش. ما هم علت افتخار کردن سایت داعش به این تصویر را نفهمیدیم.
* داعش به مرزها اعتقاد ندارد و یک گذرگاه مرزی میان عراق و سوریه را برداشت.
* تروریست های داعش برای القا اینکه خلیفه شان همان منجی آخر الزمان است، برخی روایات آخرالزمانی را گزینش و تحریف کرده و با تمرکز و تاکید روی قیام مردانی با پرچم های سیاه، فتح موصل و آمدن مجاهدانی از جنوب خراسان قدیم و اتحادشان با آنهایی که از شام می آیند، خود را با روایات تطبیق می دهند. در این تصویر هم به مجاهدان طالقان و سیاه جامگان خراسان خوش آمد گفته اند.
* صفحات داعش در تویتر و فیسبوک که کوچکترین اقدامی علیه خود را پاسخ می دهند، تاکنون هیچ واکنشی به افشاگری های ادوارد اسنودن، مامور ارشد سابق سازمان های اطلاعاتی امریکا نشان نداده اند. اسنودن فاش کرده است که داعش و فرماندهان آن، با نظارت و مدیریت مستقیم موساد و سازمان های جاسوسی انگلیس و امریکا به وجود آمده اند.
* رویای داعش برای تهران!
23:18 من پیرو علی هستمبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: پنج شنبه 9 مرداد 1398 کوروش ن!من پیرو علی هستم..الگوی من علی هس.. 1:39 شب قدر است و من قدری ندارمبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: یک شنبه 29 تير 1398 شب قدر است و من قدری ندارم/چه سازم؟توشه قبری ندارم/ 20:34 شهادت مولای بی همتا شهید محراب حضرت علی ع تسلیت بادبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: جمعه 27 تير 1398
من کویرم لب من تشنه ی باران علی ست این لب تشنه ی پر شور، غزلخوان علی ست این که گسترده تر از وسعت آفاق شده است به یقین سفره ی گسترده ی دامان علی ست منّت نان و نمک نیست سر سفره ی او پس خوشا آن که در این دنیا مهمان علی ست آتش اشکی اگر در غزلم شعله ور است بی گمان قطره ای از درد فراوان علی ست لحظه ای پرتو حسنش ز تجلی دم زد که جهان، آینه در آینه حیران علی ست کعبه یکبار دهان را به سخن وا کرده است تا بدانیم کلید در این خانه علی ست از دم صبح ازل نام علی را می خواند دل که تا شام ابد دست به دامان علی ست
1:28 محبت مادربه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: یک شنبه 22 تير 1398
15:2 خدایا با من بمانبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: یک شنبه 22 تير 1398 میخواهم از کسی بنویسم که حسابی دلم هوایش را کرده،
از کسی که زندگی بدون او یعنی تباهی و پوچی...
از خدایی که فراموشیش کار هر روزمان شده، خدایی که با تمام نشانه های زیبای وجودیش خیلی غریبانه در دل ها نشسته است. آنقدر غریب که انسان ها خود را قادر به انجام هر کاری میدانند بی آنکه ذره ای به این فکر کنند، دست و عقل و تمام اعضای بدن را خدا در اختیارمان قرار داده است.
آری خدای من، خدای مهربان من، به خودت قسم من نیز گاهی سخت دلم می گیرد از اینکه چگونه به این دنیایی که تو آفریدی بد وابسته می شویم و دیگر هیچ چیزی جز خودمان ارزشی پیدا نمی کند!
آنقدر وابسته زیبایی هایش می شویم که تک زیبای عالم را به باد فراموشی می سپاریم.
خدایا خودت میدانی در سخت ترین لحظه هایم نیز از یادت غافل نبودم، حتی در لحظه های از دست دادن عزیزانم، چرا که میدانم مقصد تو هستی و همه چیز بسوی تو باز آید...
خدایا باز تو میدانی برای هیچ چیزی طمع نکردم و از داشته هایم گذشتم که همگان نیز بهره ببرند تا شادی ها را با هم شریک شویم...
اما !
بسیار تاسف خوردم از غرورهای بی جا، از درویی ها و دروغ ها و از دست کسانی که زندگی دیگران را به ازای خوشنودی خود سیاه و تباه می کنند تا به داشته های خود بیفزایند و افتخار کنند، بی آنکه بدانند همه مسافریم و هیچ چیزی جز خوبی ماندگار نیست...
خدایا نگذار شیطان درونمان یاد تو را از ما بگیرد که هیچ چیز تو نمی شود و خدایا از من نگیر شانه های پر محبتت را در این روزهایی که بغضم هوای شکستن دارد و چشمانم میل باریدن... 14:58 قدرشناسیبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: یک شنبه 22 تير 1398 ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻣﺮﺍﻓﻌﻪ ﺩﺍﺷﺖ. ﺍﻭ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻓﺖ .
ﭘﺲ ﺍﺯ ﻃﯽ ﺭﺍﻩ ﻃﻮﻻﻧﯽ، ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩ ﮐﯿﮏ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮔﺮﺳﻨﮕﯽ ﮐﺮﺩ.
ﺍﻣﺎ ﺟﯿﺐ ﺩﺧﺘﺮ خالیﻭ ﺣﺘﯽ ﯾﮏ سکه ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺷﺖ.
ﺻﺎﺣﺐ ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺳﺎﻟﺨﻮﺭﺩﻩ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﻮﺩ. ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺭﻣﻘﺎﺑﻞ ﮐﯿﮑﻬﺎ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ، ﺍﺯ ﻭﯼ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﻋﺰﯾﺰﻡ، ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﯼ؟ ﺩﺧﺘﺮ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺑﻠﻪ، ﺍﻣﺎ ﭘﻮﻝ ﻧﺪﺍﺭﻡ.
ﭘﯿﺮﺯﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻋﯿﺐ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﻣﻬﻤﺎﻥ ﻣﻦ ﻫﺴﺘﯽ. ﭘﯿﺮﺯﻥ ﮐﯿﮏ ﻭ ﯾﮏ ﻓﻨﺠﺎﻥ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺧﺘﺮ ﺁﻭﺭﺩ. ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺳﭙﺎﺳﮕﺬﺍﺭ ﺷﺪ. ﺍﻣﺎ ﻓﻘﻂ ﮐﻤﯽ ﮐﯿﮏ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺍﺷﮑﻬﺎﯾﺶ ﺑﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺭﻭﯼ ﮐﯿﮏ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪ. ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺍﺯ ﺩﺧﺘﺮ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﻋﺰﯾﺰﻡ، ﭼﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ؟ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺷﮑﻬﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﭼﯿﺰﯼ ﻧﯿﺴﺖ. ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺗﺸﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ. ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻧﮑﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﻦ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺷﻨﺎﺳﯿﺪ، ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﯿﮏ ﺩﺍﺩﯾﺪ.
ﻣﻦ ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺩﻋﻮﺍ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﻣﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﺍﻧﺪﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ: ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎﺯ ﻧﮕﺮﺩ.
ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺑﺎ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﮔﻔﺖ: ﻋﺰﯾﺰﻡ، ﭼﻄﻮﺭ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯽ؟ ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﮐﯿﮏ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺩﺍﺩﻡ، ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺗﺸﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ. ﻣﺎﺩﺭﺕ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻏﺬﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺗﺸﮑﺮ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯽ ﻭ ﭼﺮﺍ ﺑﺎ ﺍﻭ دﻋﻮﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ؟ ﺩﺧﺘﺮ ﻣﺪﺗﯽ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﺮد، ﺳﭙﺲ ﺑﺎ ﻋﺠﻠﻪ ﮐﯿﮏ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺧﺎﻧﻪ ﺩﻭﯾﺪ. ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺳﯿﺪ، ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺩﺭب خانه ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺸﺪ. ﻣﺎﺩﺭ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﯽ ﺩﺭﻧﮓ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﮔﻔﺖ: ﻋﺰﯾﺰﻡ، ﻋﺠﻠﻪ ﮐﻦ ﻏﺬﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ، ﺍﮔﺮ ﺩﯾﺮ ﮐﻨﯽ، ﻏﺬﺍ ﺳﺮﺩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ! ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﻗﻊ، ﺍﺷﮑﻬﺎﯼ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪ.
ﺁﺭﯼ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ، ﺑﻌﻀﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ، ﻣﺎ ﺍﺯ ﻧﯿﮑﯽ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺗﺸﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ، ﺍﻣﺎ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺍﻋﻀﺎﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺎﺩﯾﺪﻩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯾﻢ...!
14:56 بازی زمونهبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: یک شنبه 22 تير 1398 پسر پیش خود می گفت هیچگاه عاشق نخواهم شد و محال است به کسی دل دهم!
همیشه شکست های عشقی دیگران را ابلهانه می دانست و به تمسخر می گرفت و سرزنش دوستانش شده بود کار هر روزش.
از کلمه های جدایی و تنهایی و سیگار سخت تنفر داشت و به خیالش کسانی که از تنهایی و جدایی رو به سیگار آورده بودند را آدم هایی بی اراده و غیر قابل بخشش می دانست.
روزها از پی هم می گذشت تا اینکه یک روز پسر احساس عجیبی در دلش داشت، انگار ته قلبش چیزی تکان می خورد.
تا به خود بیاید سخت عاشق شده بود و وابسته.
مدت ها گذشت و از آن چیزی که می ترسید سرش آمد و او مانده بود با عشقی نافرجام و شکست خورده.
دیری نپایید، تنهایی و جدایی سراغش آمدند و مانده بود پای یک
دنیا درد و دلتنگی و خاطرات خاک خورده در ذهنش که با زخم های عمیقی به یادگار مانده بود و خیره شده بود به سیگار در دستش که این روزها عجیب در دلش جا گرفته بود. 14:53 دست نیازمندی بگیربه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: یک شنبه 22 تير 1398
گر بر سر نفس خود امیری، مردی مردی نبود فتاده را پای زدن (رودکی)
همه روز روزه بودن ، همه شب نماز کردن
14:50 نه فرهادم نه مجنونم!!!!به قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: یک شنبه 22 تير 1398
1:11 فکر به دردها و مشکلاتبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: یک شنبه 22 تير 1398
1:10 دستانی که قداست دارندبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: یک شنبه 22 تير 1398
1:8 زندگی یعنیبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: یک شنبه 21 تير 1398
23:59 دوستت دارمبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: شنبه 21 تير 1398
23:56 باید برم تو تقویم، تموم روزهارو بزارم روز مادربه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: شنبه 21 تير 1398 23:48 معبود من خدای یگانه ی بی همتاستبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: شنبه 20 تير 1398
معبود من خدای یگانه ی بی همتاست اوست خدای یکتا که غیر او خدایی نیست
که دانای نهان و آشکار عالم است و بخشنده و مهربان در حق بندگان
سلطان مقتدر عالم پاک از هر نقص و آلایش ، منزه از هر عیب و ناشایست
ایمنی بخش دلهای هراسان ، نگهبان جهان و جهانیان ، غالب و قاهر بر همه ی خلقها
با جبروت و عظمت ، بزرگوار و بزرگتر از حد فکرت ، زهی منزه و پاک خدای یکتا
که از هرچه او شریک پندارند و از آنچه در وهم و خیال و عقل و اندیشه آید مبراست 23:56 مقصر دل دیوانه ی ماستبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: جمعه 20 تير 1398 وحشت از عشق که نه ، ترس من از فاصله هاست! وحشت از غصه که نه ، ترس من از خاطمه هاست! ترس بیهوده ندارم صحبت از خاطره هاست! صحبت از کشتن ناخاسته ی عاطفه هاست! کوله باریست پر از هیچ که بر شانه ی ماست ! گله از دست کسی نیست ، مقصر دل دیوانه ی ماست
23:50 کلنا عباسک یا زینب(س) … صدای پای نگهبان خیمه میآیدبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: یک شنبه 8 تير 1398 برگرفته ازکلیپ های علی در سایت آپارات 12:28 ما همه عباستیمبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: شنبه 7 تير 1398 اگه امروز عباست نیست یا زینب بدان که ما همه عباستیم ما از مکتب عباس آمده ایم مدافعان حرم 15:43 درباره ماه رمضانبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: جمعه 6 تير 1398
درباره ماه رمضان: رمضان اسمى از اسماء الهى می باشد و نبایست به تنهائى ذكر كرد مثلا بگوئیم، رمضان آمد یا رفت، بلكه باید گفت ماه رمضان آمد، یعنى ماه را باید به اسم اضافه نمود، در این رابطه به سخنان حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) گوش فرا می دهیم.
رمضان از اسماء الله است هشام بن سالم نقل روایت می نماید و می گوید: ما هشت نفر از رجال در محضر حضرت ابى جعفر امام باقر (علیهما السلام) بودیم، پس سخن از رمضان به میان آوردیم.
فقال علیه السلام: لا تقولوا هذا رمضان، و لا ذهب رمضان و لا جاء رمضان، فان رمضان اسم من اسماء الله عز و جل لا یجیى و لا یذهب و انما یجیىء و یذهب الزائل و لكن قولوا شهر رمضان فالشهر المضاف الى الاسم و الاسم اسم الله و هو الشهر الذى انزل فیه القرآن، جعله الله تعالى مثلا و عیدا و كقوله تعالى فى عیسى بن مریم (علیهما السلام) و جعلناه مثلا لبنى اسرائیل. (1)
امام علیه السلام فرمود: نگوئید این است رمضان، و نگوئید رمضان رفت و یا آمد، زیرا رمضان نامى از اسماء الله است كه نمی رود و نمی آید كه شىء زائل و نابود شدنى می رود و می آید، بلكه بگوئید ماه رمضان، پس ماه را اضافه كنید در تلفظ به اسم، كه اسم اسم الله می باشد، و ماه رمضان ماهى است، كه قرآن در او نازل شده است، و خداوند آن را مثل و عید قرار داده است همچنانكه پروردگار بزرگ عیسى بن مریم (سلام الله علیهما) را براى بنى اسرائیل مثل قرار داده است، و از حضرت على بن ابى طالب (علیه السلام) روایت شده كه حضرت فرمود:
«لا تقولوا رمضان و لكن قولوا شهر رمضان فانكم لا تدرون ما رمضان» (2) شما به راستى نمىدانید كه رمضان چیست (و چه فضائلى در او نهفته است).
واژه رمضان و معناى اصطلاحى آن رمضان از مصدر «رمض» به معناى شدت گرما، و تابش آفتاب بر رمل... معنا شده است، انتخاب چنین واژه اى براستى از دقت نظر و لطافت خاصى برخوردار است. چرا كه سخن از گداخته شدن است، و شاید به تعبیرى دگرگون شدن در زیر آفتاب گرم و سوزان نفس و تحمل ضربات بى امانش،زیرا كه رمضان ماه تحمل شدائد و عطش می باشد، عطشى ناشى از آفتاب سوزان یا گرماى شدید روزهاى طولانى تابستان.
و عطش دیگر حاصل از نفس سركشى كه پیوسته می گدازد، و سوزشش براستى جبران ناپذیر است.
در مقایسه این دو سوزش، دقیقا رابطه عكس برقرار است، بدین مفهوم كه نفس سركش با چشیدن آب تشنه تر مى گردد، وهرگز به یك جرعه بسنده نمی كند، وپیوسته آدمى را در تلاش خستگى ناپذیر جهت ارضاى تمایلات خود وا می دارد.
23:29 به سلامتی مادربه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: یک شنبه 25 خرداد 1398 به سلامتی مادر واسه اینکه دیوارش از همه کوتاهتره ، هیچوقت نگفت من همیشه گفت بچه هام، همیشه از غمهامون شنید اما هیچوقت از غمهاش نگفت ازسلامتیش برای سلامتی بچه هاش همیشه گذشته، زندگی همراه با شادی و امید و مهربونی بهمون میده ، هیچوقت خستگیشو به رخمون نمیکشه و ازش گلایه ای نمیکنه 14:29 اگه میخوای بهشتی بشی این کلیپ رو ببینبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: جمعه 23 خرداد 1398 برگرفته از فزت ورب الکعبه در سایت آپارات 13:9 کلیپ زیبای چشم امید 2 در وصف امام زمان عجبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: جمعه 23 خرداد 1398 برگرفته از آخرین بت شکن در سایت آپارات 11:58 قرار دهبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: جمعه 23 خرداد 1398 خدایا بحق اباعبدالله الحسین و دل غمدیده حضرت زینب مارو از منتظران و یاران و سربازان مولا و شهید رکابشون قرار ده آمین 11:39 مي آيد کسيبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: جمعه 23 خرداد 1398 از ميان اشک ها خنديده مي آيد کسي 11:30 این جمعه هابه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: جمعه 23 خرداد 1398
این جمعه ها که ختم به مختار میشودبدجور دل ، طالب دیدار می شودای منتقم بیا که به عالم نشان دهیمشیعه عزیز است و جز او خوار می شود . . ....وقتی میگیم خدا کند که بیاییشاید او می فرماید خدا کند که بخواهید . . .. 11:21 تولد بهترین و برترین وآقا ترین انسان روی زمین آسمان مبارک بادبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: پنج شنبه 22 خرداد 1398 1:15 ... ما شیعه ایم اما فقط در ثبت احوال!!به قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: چهار شنبه 21 خرداد 1398
شعرم فضای تازه ای تصویر کرده آقای من امشب غزل تغییر کرده
ذکر قنوتم خواندن «آقا بیا» بود شعرم همیشه گفتن «آقابیا» بود
بین تمام قال ها آوای تو نیست امشب ولی دیدم که اینجا جای تو نیست
اصلا نیاز هیچ کس صاحب زمان نیست دیگر میا اینجا کسی در فکرتان نیست
مردان پی راهی برای پول سازی زنها گرفتار اصول خاله بازی
حالا اگر فرصت زیاد آمد، عبادت در اولویت کسب و کار است و تجارت
اصلا تمام حرص و جوش ما سر پول روزی هزار و خورده ای دعوا سرِ پول
بیچاره مأمور بلیط کارش زیاد است این سینما هم که طرفدارش زیاد است
این تازه بحث سینما، منهای فوتبال یا "مش ماشالا" یا "وفا" یا "کیفر" و "آل"
یک جمعه ی حساس و شهرآورد دیگر هی اِل کلاسیکو، پلی آف، لیگ برتر
میز و موبایل و ماشین و ویلا و پیک نیک کنسرت موسیقی پاپ و رپ، کلاسیک
آهنگ تازه، تیپ نو، موی تیفوسی! جشن تولد، سیسمونی، عقد و عروسی
ذهن من و امثال من درگیر اینها شیطان ملعون لشکری کرده مهیّا
وقت دعای ندبه می ماند برایت؟! حالا تو اصلا جای من، با این مشقت
خیلی هنر کردیم اگر یک عهد خواندیم! جمعه که تعطیل است و دائم خواب ماندیم
ما بی بخاریم و گرفتاریم و بی حال ما شیعه ایم اما فقط در ثبت احوال!
با هر گناهی بینمان افتاده پرده مارا هوای نفسمان بیچاره کرده
لطفی کن و دستی بکش روی دل ماعیسی نفس ! جانی بده این مرده ها را
ولله در افکارمان جای تو خالی است! آقای من بیدارمان کن این چه حالیست؟
از تو جدا ماندیم و آخر گول خوردیممردیم از بس حرص و جوش پول خوردیم!
شرمنده از روی توام، قربان رویتآقا ببخشم جان تو! جان عمویت!
از شعرهای قبلی ام خواندم دوباره پایان شعرم را عوض کردم دوباره
امّید وارم جمعه ی دیگر بیایی! «دق کردم از بس گریه کردم کی میایی؟»
14:40 دانلود آهنگ جدید ایمان سیاه پوشان به نام تیم ملی با دو کیفیتبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: دو شنبه 19 خرداد 1398
- ——————————— دانلود آهنگ با کیفیت ۳۲۰ دانلود آهنگ با کیفیت ۱۲۸
23:15 یک مطلب متفاوت...8به قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: جمعه 16 خرداد 1398
اگه دوس داری بهش نگاه کنی چون خوشگله نگاه کن،میل خودته اما به شرطی
که این رو هم بدونی که عاقبت اینجا خواهی بود اگه میتونی تحمل کنی نگاهش
کن. واقعا میتونی تحمل کنی؟؟؟؟؟؟!!
دختر خانم عزیز،اگه میگی پسرا باید تو رو جای خواهرشون بدونن و باهات کاری
نداشته باشند،خب به نظرت چه عاملی باعث میشه بهت نگاه کنن و اذیتت کنن؟؟
غیر از اینه که تو یه کاری کردی که اونا نگات میکنن؟؟ درسته هرزه که باشه حجاب
نمیشناسه اما هرزه هم دنبال بیکاری مطلق نیست که هرکی رو دید انگولکش کنه
که...! تو یه قدم بردار،اونوقت میبینی که چقدر ازاون تیکه ها کم میشه...حداقلش تو
وظیفه ت رو انجام دادی،اونوقت دیگه کسی به تو گیر نمیده و همه هم تو رو جای
خواهر واقعی شون خواهند دونست...یه خواهر باحیا،نه یه........
خدا زیباست و زیبایی ها را دوست دارد...
ببین چقدر خدا تو رو دوست داره که زیبا درستت کرده...اونوقت تو به جای تشکر
ازش کاری میکنی که ناراحت بشه؟؟؟ واقعا انصافه؟؟؟!
نمیخواد خشک مقدس باشی، نمیخواد چادر سرت کنی،همین که کاری کنی که خدا ازت راضی باشه کافیه...
اما پسرا واقعا کار سختیه که مراقب چشمامون باشیم؟؟ کار سختیه که بگیم
خواهرمون هست؟؟ بیایم هوای خواهرمون رو داشته باشیم نه اینکه....
------------------________________---------------____________
دخترا اگه بخواین اینطوری باشین،به نظرتون خدا نمیتونست شما رو مثل این کج و
کُله ها خلق کنه؟؟
حتما شما رو دوست داشته که زیبا خلقتون کرده دیگه...بیاین با حداقل کاری که
میتونین انجام بدین ازش تشکر کنین. مراقب پوششتون باشین...
بچه ها بیاین از خدا سپاسگذار باشیم که ما رو سالم و زیبا و توانمند آفریده...
1:36 جاوید ایرانبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: چهار شنبه 14 خرداد 1398 ما برای آنکه ایران خانهی خوبان شود 1:47 ضربــِـه فـَنـّیِ شـِیـطــانبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: دو شنبه 12 خرداد 1398
بیایـیـد با هـَـم و پــی در پـــی شیطان را ضربه فنّی کنیم......! http://mazhabi-bash.loxblog.com/
برگرفته از وبلاگ مذهبی باشحتما سر بزنید به این وبلاگ اصلا حالو هواتون عوض میشه.
1:15 زندگی کردن مثل نامه نوشتن می مونهبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: یک شنبه 11 خرداد 1398 زندگی کردن مثل نامه نوشتن می مونه باید مواظب باشی جوری بنویسی که تمیز و خوانا باشه باید سعی کنی روی خط صاف بنویسی وگرنه خطت کج و کوله می شه مواظب باش تو املاهات غلط نداشته باشی یا اگر داشتی ازش بی اطلاع رد نشی، چون عادت می کنی به غلط و غلوط نوشتن اگر چیزی رو اشتباه نوشتی کاغذ تو پاره کن یکی دیگه بنویس یادت نره که وقتی میای اینجا دیگه وقت غلط گیری نداری اینجا وقت، وقت خواندن نامه اس. 1:36 بعضیابه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: یک شنبه 11 خرداد 1398 کثیف بودنِ بعضی آدم ها اذیتم نمیکنه ! اعصابم رو خورد میکنه…! 1:27 به سلامتیبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: یک شنبه 11 خرداد 1398 به سلامتی پسری که به دوست دخترش گفت : 1:9 بیزار باشبه قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: یک شنبه 11 خرداد 1398 بیزار باش از معشوقی که اسم هرزه گی هایش را بگذارد آزادی . . . 1:7 |
آقای من امشب غزل تغییر کرده شعرم فضای تازه ای تصویر کرده شعرم همیشه گفتن «آقابیا» بود ذکر قنوتم خواندن «آقا بیا» بود امشب ولی دیدم که اینجا جای تو نیست بین تمام قال ها آوای تو نیست دیگر میا اینجا کسی در فکرتان نیست اصلا نیاز هیچ کس صاحب زمان نیست زنها گرفتار اصول خاله بازی مردان پی راهی برای پول سازی در اولویت کسب و کار است و تجارت حالا اگر فرصت زیاد آمد، عبادت روزی هزار و خورده ای دعوا سرِ پول اصلا تمام حرص و جوش ما سر پول این سینما هم که طرفدارش زیاد است بیچاره مأمور بلیط کارش زیاد است یا "مش ماشالا" یا "وفا" یا "کیفر" و "آل" این تازه بحث سینما، منهای فوتبال هی اِل کلاسیکو، پلی آف، لیگ برتر یک جمعه ی حساس و شهرآورد دیگر کنسرت موسیقی پاپ و رپ، کلاسیک میز و موبایل و ماشین و ویلا و پیک نیک جشن تولد، سیسمونی، عقد و عروسی آهنگ تازه، تیپ نو، موی تیفوسی! شیطان ملعون لشکری کرده مهیّا ذهن من و امثال من درگیر اینها حالا تو اصلا جای من، با این مشقت وقت دعای ندبه می ماند برایت؟! جمعه که تعطیل است و دائم خواب ماندیم خیلی هنر کردیم اگر یک عهد خواندیم! ما شیعه ایم اما فقط در ثبت احوال! ما بی بخاریم و گرفتاریم و بی حال مارا هوای نفسمان بیچاره کرده با هر گناهی بینمان افتاده پرده عیسی نفس! جانی بده این مرده ها را لطفی کن و دستی بکش روی دل ما آقای من بیدارمان کن این چه حالیست؟ ولله در افکارمان جای تو خالی است! مردیم از بس حرص و جوش پول خوردیم! از تو جدا ماندیم و آخر گول خوردیم آقا ببخشم جان تو! جان عمویت! شرمنده از روی توام، قربان رویت پایان شعرم را عوض کردم دوباره از شعرهای قبلی ام خواندم دوباره «دق کردم از بس گریه کردم کی میایی؟» امّید وارم جمعه ی دیگر بیایی!
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان تنهای مهربان فقط خدای مهربان و آدرس amirabbas313.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
|