... ما شیعه ایم اما فقط در ثبت احوال!!
به قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: چهار شنبه 21 خرداد 1398
نظرات شما عزیزان:
14:40
... ما شیعه ایم اما فقط در ثبت احوال!!به قلم : امیرعباس تاریخ نگارش: چهار شنبه 21 خرداد 1398
شعرم فضای تازه ای تصویر کرده آقای من امشب غزل تغییر کرده
ذکر قنوتم خواندن «آقا بیا» بود شعرم همیشه گفتن «آقابیا» بود
بین تمام قال ها آوای تو نیست امشب ولی دیدم که اینجا جای تو نیست
اصلا نیاز هیچ کس صاحب زمان نیست دیگر میا اینجا کسی در فکرتان نیست
مردان پی راهی برای پول سازی زنها گرفتار اصول خاله بازی
حالا اگر فرصت زیاد آمد، عبادت در اولویت کسب و کار است و تجارت
اصلا تمام حرص و جوش ما سر پول روزی هزار و خورده ای دعوا سرِ پول
بیچاره مأمور بلیط کارش زیاد است این سینما هم که طرفدارش زیاد است
این تازه بحث سینما، منهای فوتبال یا "مش ماشالا" یا "وفا" یا "کیفر" و "آل"
یک جمعه ی حساس و شهرآورد دیگر هی اِل کلاسیکو، پلی آف، لیگ برتر
میز و موبایل و ماشین و ویلا و پیک نیک کنسرت موسیقی پاپ و رپ، کلاسیک
آهنگ تازه، تیپ نو، موی تیفوسی! جشن تولد، سیسمونی، عقد و عروسی
ذهن من و امثال من درگیر اینها شیطان ملعون لشکری کرده مهیّا
وقت دعای ندبه می ماند برایت؟! حالا تو اصلا جای من، با این مشقت
خیلی هنر کردیم اگر یک عهد خواندیم! جمعه که تعطیل است و دائم خواب ماندیم
ما بی بخاریم و گرفتاریم و بی حال ما شیعه ایم اما فقط در ثبت احوال!
با هر گناهی بینمان افتاده پرده مارا هوای نفسمان بیچاره کرده
لطفی کن و دستی بکش روی دل ماعیسی نفس ! جانی بده این مرده ها را
ولله در افکارمان جای تو خالی است! آقای من بیدارمان کن این چه حالیست؟
از تو جدا ماندیم و آخر گول خوردیممردیم از بس حرص و جوش پول خوردیم!
شرمنده از روی توام، قربان رویتآقا ببخشم جان تو! جان عمویت!
از شعرهای قبلی ام خواندم دوباره پایان شعرم را عوض کردم دوباره
امّید وارم جمعه ی دیگر بیایی! «دق کردم از بس گریه کردم کی میایی؟»
نظرات شما عزیزان: 14:40 |
آقای من امشب غزل تغییر کرده شعرم فضای تازه ای تصویر کرده شعرم همیشه گفتن «آقابیا» بود ذکر قنوتم خواندن «آقا بیا» بود امشب ولی دیدم که اینجا جای تو نیست بین تمام قال ها آوای تو نیست دیگر میا اینجا کسی در فکرتان نیست اصلا نیاز هیچ کس صاحب زمان نیست زنها گرفتار اصول خاله بازی مردان پی راهی برای پول سازی در اولویت کسب و کار است و تجارت حالا اگر فرصت زیاد آمد، عبادت روزی هزار و خورده ای دعوا سرِ پول اصلا تمام حرص و جوش ما سر پول این سینما هم که طرفدارش زیاد است بیچاره مأمور بلیط کارش زیاد است یا "مش ماشالا" یا "وفا" یا "کیفر" و "آل" این تازه بحث سینما، منهای فوتبال هی اِل کلاسیکو، پلی آف، لیگ برتر یک جمعه ی حساس و شهرآورد دیگر کنسرت موسیقی پاپ و رپ، کلاسیک میز و موبایل و ماشین و ویلا و پیک نیک جشن تولد، سیسمونی، عقد و عروسی آهنگ تازه، تیپ نو، موی تیفوسی! شیطان ملعون لشکری کرده مهیّا ذهن من و امثال من درگیر اینها حالا تو اصلا جای من، با این مشقت وقت دعای ندبه می ماند برایت؟! جمعه که تعطیل است و دائم خواب ماندیم خیلی هنر کردیم اگر یک عهد خواندیم! ما شیعه ایم اما فقط در ثبت احوال! ما بی بخاریم و گرفتاریم و بی حال مارا هوای نفسمان بیچاره کرده با هر گناهی بینمان افتاده پرده عیسی نفس! جانی بده این مرده ها را لطفی کن و دستی بکش روی دل ما آقای من بیدارمان کن این چه حالیست؟ ولله در افکارمان جای تو خالی است! مردیم از بس حرص و جوش پول خوردیم! از تو جدا ماندیم و آخر گول خوردیم آقا ببخشم جان تو! جان عمویت! شرمنده از روی توام، قربان رویت پایان شعرم را عوض کردم دوباره از شعرهای قبلی ام خواندم دوباره «دق کردم از بس گریه کردم کی میایی؟» امّید وارم جمعه ی دیگر بیایی!
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان تنهای مهربان فقط خدای مهربان و آدرس amirabbas313.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
|